حبس قاتل لواطکنندهحبس قاتل لواطکننده از مباحث فقهی و حقوقی و درباره زندانیکردن کسی است که لواطکننده با خودش را کشته باشد. در این باره به روایتی از امیرالمومنین (علیهالسلام) استناد میشود که اولا مرسل است و ثانیا شاید واقعهای خاص باشد. بنابراین این روایت شاهد برای محل نزاع نیست. اما در هر صورت فقهای شیعه به وجوب دفاع از خود در برابر بدکار و هدر بودن خون او تأکید دارند. ۱ - روایاتدرباره حبس جوانی که لواط کنندۀ با خود را بکشد به روایتی اشاره میکنیم: عن ابیالقاسم الکوفی، و القاضی النعمان فی کتابیهما قالا: رفع الی عمر انّ عبدا قتل مولاه، فامر بقتله. فدعاه علی (علیهالسّلام) فقال له: ا قتلت مولاک؟ قال: نعم. قال: فلم قتلته؟ قال: غلبنی علی نفسی و اتانی فی ذاتی. فقال لاولیاء المقتول: ا دفنتم ولیّکم؟ قالوا: نعم. قال: و متی دفنتموه؟ قالوا: الساعة....؛ [۳]
طبسي نجفي، محمدرضا، درر الاخبار (به نقل از: سیّد مرتضی، غرر و درر)، ج۱، ص۲۵۹، مطبعة النعمان، نجف.
بندهای را نزد عمر آوردند که مولایش را کشته بود. عمر دستور قتل او را صادر کرد. علی (علیهالسلام) او را خواند و فرمود: تو مولایت را کشتی؟ عرض کرد: آری. فرمود: برای چه کشتی؟ گفت: با من لواط کرد. حضرت به اولیای مقتول فرمود: او را دفن کردید؟ گفتند: آری. فرمود: چه وقت دفن کردید؟ گفتند: همین الان. آنگاه حضرت روبه عمر فرمود: این شخص را زندانی کن و هیچ کاری با او نداشته باش تا سه روز بگذرد. آنگاه به دوستان مقتول فرمود: هرگاه سه روز گذشت در نزد ما حاضر شوید. چون سه روز سپری شد حضور یافتند. حضرت علی (علیهالسلام) دست عمر را گرفت و خارج شدند. آنگاه بر سر قبر مقتول ایستاد و به اولیای او فرمود: این قبر رفیقتان است؟ گفتند: آری. فرمود: بکنید. کندند تا به شکاف گور رسیدند. فرمود: مردهتان را خارج کنید. آنان به کفنهای داخل گور نگاه کردند، امّا او را نیافتند. آن را به اطلاع حضرت رساندند. پس علی (علیهالسلام) فرمود: اللّه اکبر! اللّه اکبر! به خدا قسم دروغ نگفتم و به من هم دروغ گفته نشده است. از رسول خدا شنیدم که فرمود: «هر کس از امّت من، عمل قوم لوط را انجام دهد و با همان عمل [ بدون توبه] بمیرد، به او مهلت داده شده است تا در قبرش نهاده شود. هنگامی که دفن شد بیشتر از سه روز نمیگذرد که زمین او را به هلاکشوندگان قوم لوط ملحق میسازد و با ایشان محشور میشود».این روایت به دلیل ارسال تضعیف شده است و شاید آن واقعهای خاص باشد، همانطور که شهید ثانی این مطلب را در بعضی از قضایای خاصّ علی (علیهالسلام) ذکر کرده است و در این صورت، دیگر شاهد و دلیل محل نزاع نخواهد بود. ۲ - وجوب دفاع از خودفقیهان شیعه به وجوب دفاع از خود و هدر بودن خون بدکار فتوا دادهاند: ۱. ابن برّاج: هرگاه شخصی قصد تجاوز به جوان یا زنی را داشته باشد و آنان او را از خویش برانند و او بمیرد خونش هدر رفته است. ۲. محقق حلّی: انسان میتواند از جان و ناموس خودش دفاع کند … و خون متجاوز- چه جراحت بردارد و چه به قتل برسد- هدر است. ۳. شهید ثانی: قول اقوا واجب بودن دفاع از جان و ناموس، در صورت امکان است و تسلیم و تن دادن به ذلّت جایز نیست … ۳ - پانویس۴ - منبع• طبسی، نجمالدین، حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص۴۳-۴۶. ردههای این صفحه : حقوق جزای اسلامی | حقوق زندانی | حقوق کیفری | زندان | فقه القضاء | مباحث حقوقی | مباحث فقهی
|